سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 تعداد کل بازدید : 123494

  بازدید امروز : 25

  بازدید دیروز : 4

با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی...

[ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

 

 

لینک دوستان

لوگوی دوستان





 

درباره خودم

با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی...
مدعی محبت
آرزوی من! این رنج دیده جسم بی تعادل، محتاج ایستا نمودن توست؛ این ملتهب دل بی سکون، محتاج آرامش توست؛ این سیه جان بی ابرو محتاج مهر توست؛ پس ای مهر عالم! بتاب بر جان خسته ام.. بتاب بر قلب شکسته ام؛ بر دستان بسته ام؛ بر عهد گسسته ام؛ بتاب و ناپاکیم بزدای... (این بهترین توضیحی بود که می تونستم راجع به خودم بگم..)

 

لینک به لوگوی من

با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی...

 

حضور و غیاب

یــــاهـو

 

دسته بندی یادداشت ها

شعر محرمی سوزناک . شعری زیبا . عاشورا . کربلا . محرم .

 

بایگانی

ادعاهای پیشین
تابستان 1387
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1386
تابستان 1386

 

اشتراک

 

 

طمعکار در بند خوارى گرفتار است . [نهج البلاغه]

گناه عشق

نویسنده:مدعی محبت::: دوشنبه 86/5/29::: ساعت 12:26 صبح
نوشته شده در سه شنبه، 4 اردیبهشت، 1386ساعت 2:20 توسط ..:: مدعی محبت ::..

«ما تشتهی» که فرمود، «لا تسرفوا» ندارد

این دل که اشتهایی، جز روی او ندارد

ای غافلان مگویید، این خانه را رها کن

هستی برون ز کوی، او رنگ و بو ندارد

گر رنج می نخواهی، با اشک شو گناهان

اما گناه عشق من شست و شو ندارد

قومی به جست و جویت، آواره کو به کویند

در قلب من که هستی، این جست و جو ندارد

ارباب نازنینم! شرمنده ی تو هستم

بنگر کنیز خود را، کو آبرو ندارد

خواهم روم مصلا، بهر نماز عشقم

می دانم این نمازم، جز خون وضو ندارد

جان می دهد کنیزت، مولا بیا نظاره

جز دیدن تو دیگر، او آرزو ندارد



  • کلمات کلیدی :

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    طوفان واژه ها
    بانوی کرامت
    [عناوین آرشیوشده]


    [ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

    ©template designed by: www.persianblog.com